رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

رادین دنیای مامان گلی و بابایی

رادین خوشمزه ما

رادین مامانی! امروز بیست و چهار آذر هستش و روزها تند تند داره میگذره و من و بابایی از این گذر زمان بسیار خوشحالیم .آخه هر روز که میگذره شما بزرگتر میشی و شخصیتت شکل میگیره.رادینم من خیلی سرم شلوغه و خیلی کم میتونم به وب لاگت سر بزنم.آخه مامان گلی از صبح تا عصر سر کاره .عصری هم که سریع شما رو برمیدارم میریم خونه.حالا تو خونه هم شمایی هم یه عالمه کار. واااااااااااااای.رادینم شما یه مامان داری که یه سر داره با هزار سودا.این از مامان گلی.حالا از مامان جون واست بگم بنده خدا مامان جون هم که از صبح همش باید چشمش به شما باشه که مبادا یه وقت یه بلایی سرخودت بیاری.وسایل خونشون رو که همه را داغون کردی ولی به قول مامان جون فدای سرت.فقط مامان جون می ترس...
24 آذر 1392

بدون عنوان

رادین من امروز بیستم آذر هستش و شما گل پسرم یک سال و دو ماه و یک هفته ای شدی.نفسم!روز به روز برای مامانی و بابایی شیرین تر میشی .هر روز کارای جدید انجام میدی و شیرین کاری میکنی. راستی سومین دندونتم امروز اومد بیرون .مبارکت باشه قشنگ من. وای گوگولی مامان!این روزها دیگه در طول روز نمیخوابی و حسابی بازی میکنی و شیطنت می کنی.دلم برای مامان جون میسوزه.آخه ماشالا اینقدر تحرک داری که حتی یک لحظه هم نمیشینی و مامان جون نمیتونه چشم ازت برداره.آخه اگه ادم ازت غافل بشه یا یه خراب کاری میکنی یا یه بلایی سر خودت میاری.خدایابه مامان جون قوت بده و تحملش رو زیاد کن.من و بابایی که واقعاً شرمندشونیم. رادینم خیلی دوستت دارم و میپرستمت.     ...
20 آذر 1392
1